جدول جو
جدول جو

معنی توم کندی - جستجوی لغت در جدول جو

توم کندی
عمل برداشت نشای برنج از محل خزانه جهت نشا
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ کَ)
دهی است از دهستان غنی بیگلو که در بخش ماه نشان شهرستان زنجان واقع است و 172 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
بمباران (بمباردمان). (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). توپ بستن. رجوع به همین کلمه و توپ و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی است از دهستان چالداران بخش سیه چشمه شهرستان ماکو واقع در 9 هزارگزی خاوری سیه چشمه. 2 هزارگزی خاور شوسۀ خوی به سیه چشمه، کوهستانی، سردسیر سالم، با 62 تن سکنه، آبش از چشمه، محصول آنجا غلات، شغل اهالی زراعت و گله داری صنایع دستی جاجیم بافی، راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کِ)
زید بن حسن کندی متوفی بسال 613 هجری قمری او راست: ’نتف الحیه من ابن دحیه’. (کشف الظنون چ 1 استانبول ج 2 ص 583). رجوع به تاج الدین کندی و زید بن حسن شود
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی است از دهستان آجرلوبخش مرکزی شهرستان مراغه، سکنۀ آن 22 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، نخود و بزرک. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی است جزء دهستان ارویاد بخش ماه نشان شهرستان زنجان واقع در 40 هزارگزی شمال باختری ماه نشان و 30 هزارگزی راه عمومی. ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر. سکنۀ آن 699 تن است. آب آن از رود خانه محلی تأمین میشود. شغل اهالی زراعت و گله داری است. محصول آن غلات، بنشن، انگور، و لبنیات و عسل است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بوم کند
تصویر بوم کند
جایی که در زیر زمین کنند به جهت مسافران و گوسفندان
فرهنگ لغت هوشیار
تب شدید
فرهنگ گویش مازندرانی
کندن نشا از خزانه
فرهنگ گویش مازندرانی